ای عزیزم

بهونه برای غم زیاده

بینهایت

کمی آروم باش و به فکر خودت

شده که شده

کاریه که شده

اتفاقیه که افتاده

حتما خواست خدا بوده. چرا این همه غصه و حرص ؟ چرا؟ لطفا من عزیز کمتر ناراحت باش ؛ کمتر ناراحت شو ؛ مگه خدا بزرگ نیست؟ مگه همه چی دست خدا نیست؟ خدا رو چه دیدی؟ شاید امشب رفتی دیدن خوده خدا . شاید امشب برای ابد خلاص شدی. غصه چیه دنیا رو میخوری؟ غصه اونی که بهت خیانت کرد ؟ غصه اونی که این همه باهات بد بود . برابر این همه خوب بودنت؟ غصه داره؟ ناراحت چی ای تو؟ جمع و جور کن خودتو . جمع و جور کن. سوگواری بسه. لعنت به این دنیا . لعنت.

اگر خدا خدا باشه ته داستان بهتره . اگر نباشه که دروغ بوده پس. همینه دیگه. زندگی همینه . بیخیال. شب فرصت برای این همه فکر و خیال زیاده. حداقل تا شب طاقت بیار .

کجایی پس از رگ گردن نزدیک تر ؟ کجایی وقتی میبینی و کاری نمیکنی. آدرست کجاست؟ خیلی دیر نکردی؟ هیچی ازم نمونده هیچی. خدا‌. خدا. خدا.

تو که هستی. حداقل تو یه کاری کن. کو پس؟