۱۰۱. نشد
هر کار کردم نشد
تا هر وقت که موقعیتش پیش بیاد بازم تلاشمو میکنم هر چند هیچ ذره ای امیدی نیست و تو درست شدنی نیستی و افکار تو باطل و به قول معروف من در پی تو و تو در هوای دگری
عاشقای واقعی نمیرن ؛ میمونن و تلاش میکنن و میسازن ؛ تو عاشق نبودی . تو خوب بازی کردن و خوب رفتنو بلد بودی . تو بازیگر خوبی بودی
من متاسفانه تو رو خیلی خاص برای خودم تو ذهنم جا کردم ؛ طوری که از ذهن و فکرم بیرون نخواهی رفت ؛ اما تو خیلی عام تر از این حرفا بودی که لایق عشق و محبت بی قید و شرطم باشی ؛ تو نا و توان حجم احساسات و عشق و صاف بودن منو نداشتی
کاش از اول نمیدیدمت. کاش اون روزی که در خونتون اشتباه اومدیم بیخیال میشدیم . کاش همون لحظاتی که بی ادبی های پدرت و معامله و چونه زنی برای دخترش و تعدا سکه شرو شد همون موقع دلمو راضی میکردم ؛کاش موقع عقد که بابات باز جلو مهمونا صداشو بلند کرد و ابروریزی کرد باز میفهمیدم قصد شما معاملست نه پیوند دو نفر
هیچ چیزی تو دنیا بدترو سخت تر از عوض شدن ادما نیست . گدایی که معتبر میشه و چون اصالت نداره با چند قرون پول تغییر میکنه . عاشقی که زیر قول و قرارش میزنه و خیانت میکنه
من متاسفانه تو وجود توئه بی وجود دنبال عشق پایدار همیشگی تا پای جان دهه ۵۰_۶۰ میگشتم و فراموش کرده بودم تو از این نسل قرتی بازی های جدیدی هستی که اهنگی که ازش خوششون میاد یه مشت اهنگ بدسلیقه حال به هم زن و فیلمای مورد علاقش فیلمای ابدوغ خیاری کره ای.
تو وقتی فهمدی من کامل دوست داذم و عمیقا وابسته خودت شذم و احساس اعتماد به نفس رو از من کامل میگرفتی گذاشتی رفتی و اشکالی نداره . دوست داشتن من نسبت به تو توی قلبت حک شده و هر جا بری آثار منو میبینی و یه مدت دیگه پشیمونیات شوع میشه