۶۳۷. ضربان قلب
ضربان قلبم به هزار رسید
وقتی فکر کردم دیدمش واز عقب کلا خودش بود ؛ کفشش ؛ پوشش فقط انگشتای دستش فرق داشتن کمی گفتم شاید وزن اضافه کرده
رفتم کنارش و یکی دیگه بود
قلبم از هم پاشید
خدا
دیوانه شدم من ؛ نجاتم بده ؛ ببخش منو . توکل به خودت
+ نوشته شده در شنبه نوزدهم خرداد ۱۴۰۳ ساعت 17:46 توسط بیم
|